معنی راجر اسپری

حل جدول

راجر اسپری

برنده نوبل پزشکی در سال 1981 میلادی


راجر اسپری (آمریکا)

برنده نوبل پزشکی در سال 1981 میلادی


اسپری

افشانه

سپری، پایان یافته


راجر فدرر

راجر فدرر بازیکن سوئیسی تنیس حرفه‌ای و در حال حاضر نفر سوم رده‌بندی برترین تنیس بازان جهان است. تعداد زیادی از مفسران ورزشی، منتقدین تنیس، بازیگران گذشته و حال، وی را برترین تنیسور تاریخ می‌دانند.
او برای ۲۳۷ هفته متوالی و مجموع بیش از ۳۰۲ هفته (بیشتر از هر کسی) در جایگاه اول فهرست برترین بازیکنان تنیس جهان بوده‌است. فدرر ۱۹ گرنداسلم تنیس را به دست آورده‌است که از هر بازیگر مرد دیگری بیشتر است. راجر فدرر در کنار بیورن برگ، رکورددار قهرمانی متوالی در مسابقات آزاد ویمبلدون است. او پنج سال متوالی قهرمان مسابقات تنیس ویمبلدون شده‌است.

آغاز تنیس حرفه‌ای

فدرر تا ۱۶ سالگی مدام مصدوم بود و نمی‌توانست خوب و مرتب به تمرین بپردازد، اما سرانجام با بهبود مصدومیت‌هایش توانست در سال ۱۹۹۸ به دنیای حرفه‌ای تنیس وارد شود و به اتحادیه تنیسورهای حرفه‌ای جهان بپیوندد. رویارویی وی با بیون بورگ در اوایل ورودش به جمع حرفه‌ای‌ها که با شکست راجر همراه بود درسهای بزرگی به وی داد و پس از شکست از این قهرمان پر آوازه آن سالها، فدرر در مسیر رو به رشد قرار گرفت. راجر در سال ۱۹۹۸ وارد تیم دیویس کاپ سوئیس شد و در حالی که کم سن و سال‌ترین عضو تیم سوئیس بود بعنوان بهترین تنیسور تیم برگزیده شد. تورنمت میلان اولین تورنمنت جهانی بود که فدرر توانست به قهرمانی در آن دست یابد. فتح این تورنمنت در سال ۲۰۰۱ برای راجر محقق شد و این آغازی بود بر قهرمانی پیاپی اعجوبه تنیس جهان.

درآمد از تنیس

راجر فدرر که در مجموع پُردرآمدترین بازیکن جهان است و در مجله فربز از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ به ترتیب به عنوان پنجمین، دومین، هفتمین، پنجمین و چهارمین ورزشکار پردرآمد معرفی شده است. از سال ۱۹۹۸ که به جمع حرفه‌ای‌ها پیوسته تاکنون ۴۵ میلیون دلار جایزه گرفته است و اگر سال اوّلش را به حساب نیاوریم بطور میانگین سالی چهار و نیم میلیون دلار درآمد را به خود اختصاص داده است. نکته حائز اهمیت اینکه، فدرر با شکستن رکورد جوایز نقدیِ پیت سمپراس، هم‌اکنون از این حیث نیز، در صدر موفّق‌ترین تنیس‌بازان جهان جای دارد.در سال ۲۰۱۳ پردرآمدترین بازیکن تنیس شد. او سالیانه ۴۰ تا ۵۰ میلیون یورو از محل جوایز و اسپانسرهایش، از جمله نایک، کردیت سوئیس و رولکس، درآمد دارد.

افتخارات

فدرر تاکنون توانسته‌است عناوین متعددی را در دنیای تنیس از آن خود کند. از جمله فتوحات ریز و درشت وی می‌توان به این موارد اشاره کرد:
۱۹ بار قهرمانی در تورنمنت‌های گرند اسلم که هشت بار آن در اوپن ویمبلدون، پنج بار در آزاد آمریکا، پنج بار در جام آزاد استرالیا و بالاخره یک بار هم در جام آزاد فرانسه روی داده‌است.
کسب مقام سوم و مدال برنز المپیک سیدنی
کسب مدال طلا در المپیک ۲۰۰۸ پکن در قسمت دو نفره
کسب مدال نقره در المپیک ۲۰۱۲ لندن

وی تنها بازیکنی است که موفق شده هم مسابقات تنیس آزاد آمریکا و هم اوپن ویمبلدون را در پنج سال متوالی، فتح کند. فدرر با قهرمانی در مسابقات آزاد استرالیا در سال ۲۰۱۷ تبدیل به مسن‌ترین قهرمان گرند اسلم‌ها طی ۴۵ سال گذشته شد.

تنیسور سوئیسی

لغت نامه دهخدا

اسپری

اسپری. [اِ پ َ] (ص نسبی) سپری. آخر. (جهانگیری). به آخرآمده. (اوبهی). به انجام رسیده. (رشیدی). آخرشده. بنهایت رسیده. (برهان).
- اسپری شدن و گشتن، بپایان رفتن و به آخر رسیدن. تمام شدن. کامل شدن. خاتمه یافتن. مضی:
چو آن پاسخ نامه شد اسپری
زنی بود کو شد به پیغمبری.
فردوسی.
چو این پاسخ نامه گشت اسپری
فرستاده آمد بسان پری.
فردوسی.
مرا گر زمانه شده ست اسپری
زمانم ز بخشش فزون نشمری.
فردوسی.
چه صد سال شاهی بود چه هزار
چه شصت وچه سی و چه ده یا چهار
چو شد اسپری روز هر دو یکی است
گر افزون بود سال و گر اندکی است.
فردوسی.
چو تیر اسپری شد سوی نیزه گشت
چو دریای خون شد همه کوه و دشت.
فردوسی.
شد این داستان بزرگ اسپری
به پیروزی روز و نیک اختری.
اسدی.
اسپری شد این کتاب به پیروزی و نیک اختری و فرخی بدست ابوالهیجاء اردشیربن دیلمشاه (دیمسپار؟) النجمی و القطبی الشاعر، اندر اواخر شهراﷲ المبارک رمضان سال بر پانصد و هفت از هجرت پیغامبر محمد المصطفی صلی اﷲ علیه و سلم. (خاتمه ٔ کتاب ترجمان البلاغه نسخه ٔ خطی متعلق به کتابخانه ٔ فاتح اسلامبول).
آخر نه چو مدت اسپری گشت
آن هفت هزار سال بگذشت.
نظامی.
- اسپری کردن، بپایان رسانیدن:
بخواندم ز هر کشوری لشکری
من این جنگ و کین را کنم اسپری.
فردوسی.
بفرمان دادار این نامه [شهنامه] را
کنم اسپری شاه خودکامه را.
فردوسی.
|| نیست شده. معدوم گردیده. معدوم. (رشیدی). ناچیز. منقرض. مرده:
کم و بیش دهر چونکه بخواهد شد اسپری
تا کی امید بیشی و تا کی غم کمی ؟
ناصرخسرو.
آنکه قوم نوح را از تندباد لاتذر
در دو دم کرد از زمین آسیب قهرش اسپری...
انوری.
|| عبور کردن. || نیست گردانیدن. (برهان).

فرهنگ عمید

اسپری

سپری: کم‌بیش دهر پیر نخواهد شد اسپری / تا کی امید بیشی و تا کی غم کمی (ناصرخسرو: ۴۵۸)،

فرهنگ معین

اسپری

سپری، پایان یافته، نابود شده، معدوم. [خوانش: (اِ پَ) (ص.)]

وسیله ای حاوی مایع که با فشار دکمه آن مایع درونش به صورت ذرات ریز خارج می شود، افشانه (فره)، مایعی که به شکل پودر از این ظرف بیرون پاشیده می شود. [خوانش: (اِ پِ رِ) [انگ.] (اِ.)]

گویش مازندرانی

اسپری

نوعی پرنده ی سفید مهاجر، پرستوی دریایی

فرهنگ فارسی هوشیار

اسپری

(صفت) سپری آخرشده به آخر آمده به پایان رسیده به نهایت رسیده، نیست شده معدوم گردیده معدوم ناچیز منقرض مرده.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

اسپری

افشانه

کلمات بیگانه به فارسی

اسپری

افشانه

سخن بزرگان

راجر کار

اگر می خواهید در زندگی تان دگرگونی ایجاد کنید، بخشش به دیگران را بخشی از برنامه ی رشد فردی تان قرار دهید.

معادل ابجد

راجر اسپری

677

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری